شب گذشته انتشار گفتوگویی از اصغر فرهادی کارگردان توانمند سینمای ایران در تلویزیون و مواضعی که این کارگردان طرح کرد، بسیاری از اهالی فرهنگ را با این پرسش مطرح کرد که چرا در روزهای اخیر موج تازهای برای قراردادن فرهادی در میان اپوزیسیون به راه افتاده بود و اساساً چه جریانهایی از تغییر وضعیت چهرههای فرهنگی به اپوزیسیون سود میبرند؟
به گزارش «تابناک»، گاهی به صورت کامل مرزهای حوزه فرهنگ و سیاست محو میشود و این اتفاق عمدتاً هنگامی رخ میدهد که چهرههای فرهنگی و هنری عمل یا عکس العمل سیاسی یا دارای بار سیاسی داشته باشند و تجربه نشان داده که این رفتار چه در جانب رفتارهای پوزیسیون و چه در میان رفتارهای اپوزیسیون طبقه بندی شود، برای چهره فرهنگی یا هنرمند هزینه های متفاوتی در پی دارد و این منحصر به یک کشور نیز نیست و مسئلهای فراگیر است که بسته به خط قرمزهای مشخص و نامشخص قانونی و اجتماعی میتواند در کشورهای مختلف، متغیر باشد.
در واقع به عنوان نمونه در یکی از کشورهای عربی کوچکترین نقد به توقف حکم اعدام با شمشیر میتواند منجر به حبس شود و در مقابل، در کشور دومی، اساساً ممنوعیت اعدام، قانون است و در مقابل، طرح یک کلمه در تشکیک هولوکاست میتواند به حبس منجر شود و این، همان خط قرمزهای انتزاعی است که متاثر از اعتقادات یا اقضائات هر کشور، وسعت یا محدودیت بیشتری یابد و یا شکل این محدودیتها و برخوردها متفاوت باشد و از این منظر، هیچ کشوری را نمیتوان فاقد خطوط قرمز تلقی کرد، هرچند میتوان این نقد را وارد دانست که خط قرمزها در برخی کشورها قابل تشخیص نیست و مرزهایش گاه و بی گاه، پس و پیش میرود.
در کشورمان نیز برخی اوقات اتفاقاتی میافتد که آن سوی خطوط قرمز است اما در بسیاری از مواقع نیز هیچ اتفاقی رخ نداده یا اتفاق کوچکی افتاده و صرفاً فضاسازی به گونهای رخ میدهد که یک هنرمند را آن سوی خطوط قرمز به تصویر میکشد یا ابعاد حرکت یک هنرمند و چهره فرهنگی آنچنان پررنگ تر از اصل ماجرا جلوه داده میشود و عملاً چهره فرهنگی از سوی عدهای، به میان اپوزیسیون هل داده میشود. این اتفاق با چند انگیره و از سوی چند گروه مختلف صورت میپذیرد و در واقع ابزارهای اصلی که آتش ماجرا را برپا میکنند ممکن است خواسته یا ناخواسته، برآورده کننده اهداف یکی از این چند دسته باشند.

گروه نخستین که از تخریب یک هنرمند سود میبرند، جریان ضعیف رقیب است و متاسفانه در بسیاری از تخریبهایی که صورت میپذیرد، نقش برخی از به اصطلاح فعالان حوزه فرهنگ پررنگ است که بعضاً حتی با موضع گیری علنی علیه همکارشان، مسیر را برای سر خوردن همکاراشان، مهیاتر از پیش میسازند. درباره این گروه چه میتوان گفت، جز اینکه بدترین شیوه را برای حذف رقبا و در اختیار گرفتن فرصتها در پیش گرفتهاند. چنین شیوهای متاسفانه در حوزه سینما پررنگ تر از دیگر ساحتهای فرهنگی شده است.
گروه دومی که خواسته یا ناخواسته، ظرفیتهایی که شاید حتی صددرصد در خدمت کشور نباشند اما دشمن نیز محسوب نمیشوند را از منتقد به مخالف و حتی دشمن مبدل مینمایند، جریانات رسانهای هستند که نگاه بیش از حد شکاکانهای به وقایع دارند و بدبینانه ترین تحلیل ممکن را از اتفاقات دارند. این دسته در اغلب اوقات، ابزار دست گروه نخست میشوند و همسویی رخ میدهد که پلهای پشت سر یک هنرمند را به سریعترین شکل ممکن تخریب میکنند.
گروه سومی که قرار دادن یک چهره فرهنگی در این مسیر را آغاز کرده یا به نقطه بدون بازگشت میرساند، برخلاف دو گروه نخست، علاقمندان و دوستداران این هنرمندان هستند که تصور میکنند با اپوزیسیون کردن یک هنرمند در حال قهرمانسازی از وی هستند، حال آنکه تنها هزینه ادامه فعالیت یک هنرمند و حواشی یک چهره فرهنگی را افزایش میدهند و ناخواسته، زمینه را برای فعال شدن دو گروه نخست و به حاشیه رانده شدن یک هنرمند فراهم میسازند.
ماجرای «اصغر فرهادی» نیز از این قاعده مستثنی نیست و در طول دوران فیلم سازی این کارگردان خوش فکر در فرانسه، تلاشهای مکرر رسانهای صورت پذیرفت تا او به ایران بازنگردد و فضا برای نابودیاش کاملاً فراهم شود اما فرهادی متوجه ماجرا شد و علاوه بر اکران فیلمش در تهران، به کشور بازگشت و با تلویزیون نیز گفتوگو کرد؛ گفت و گویی که شبکه گذشته از برنامه هفت پخش شد و سپس میزگرد نقد فیلم «گذشته» در همین برنامه پخش شد و جریان تبدیل فرهاد به اپوزیسیون ناکام ماند؛ جریانی که در هفتههای اخیر مجدداً به راه افتاده بود و بهانه آن نیز، طرح این خبر بود که فرهادی عنوان کرده تلویزیون باید به خاطر رفتارش با او، عذرخواهی کند و شب گذشته مشخص شد فرهادی چنین صحبتهایی نداشته است.
هرچند نوع بایکوت موفقیتهای اصغر فرهادی به خصوص در جریان موفقیتهای فیلم «جدایی نادر از سیمین» جای نقد جدی از صداوسیما دارد و عملاً رسانه ملی نیز در ایجاد فضا برای بهره برداری مخالفان کشور از موفقیتهای فرهادی و مصادره به مطلوب این موفقیتها بی تاثیر نبود. برخوردهایی که امیدواریم، با برخورد منطقی شب گذشته تلویزیون با فیلم «گذشته»، به آنها پایان داده شده باشد و امید اینکه دیگر جریانها نیز در مسیر همین برخورد معتدل گام بردارند و همه را زیر چتر این نظام و کشور بیاورند، تا آنکه دیگران را به خارج از این چتر هل داده یا به خروج تشویق و یا تحریک کنند.
گفت و گوی کوتاه اصغر فرهادی را با هفت تماشا کنید

|